گردنبند یک زیور گردن است که می تواند اشکال مختلفی به خود بگیرد - مهره، یقه، گردنبند، چوکر، یقه، مونیستو، آویز و آویز. گردنبندها به دلیل محل استفاده از آنها بسیار محبوب بودند. واقع در "روی نما" شخص، آنها ثروت مالک را تبلیغ می کردند. آنها همچنین دارای خواص حفاظتی، tk. گردنبندها گردن، حفره گردن، سینه را می پوشانند - مکان های نسبتاً آسیب پذیر در بدن انسان. صاحبان اغلب آنها را با خود به زندگی پس از مرگ می بردند. تزئینات گردن نقش مهمی در آیین تشییع جنازه دارد، مثلاً همان سینه های مصر باستان.
گردنبندهای «بازی تاج و تخت»
گردنبند ملیساندر
گردنبندها علاوه بر عملکرد محافظتی و "تبلیغاتی" دارای تثبیت کننده و بست نیز هستند، زیرا این تزئینات نشان دهنده تنوع در وحدت است. عناصر متعدد و گاه متفاوت گردنبند بر روی یک نخ / زنجیر بسته شده است که نمادی از ماهیت پنهان و پیوند قسمت های مختلف است. همه اینها ماهیت جادویی این نوع جواهرات را بیشتر می کند.
گردنبند ملیساندر (چوکر) نمونه خوبی از چنین طلسم جادویی است. این به کشیش اجازه می دهد تا ظاهر جوانی خود را حفظ کند و ماهیت واقعی خود را پنهان کند. یک خفه بدن فرسوده و تقریباً پوسیده او را کنار هم نگه می دارد. پس از محاصره وینترفل توسط مردگان، ملیساندر گردنبند خود را برمی دارد و به سرعت به خاک تبدیل می شود.
گردنبند زنجیره ای از حلقه های فلزی شش ضلعی است یاقوت سرخ در وسط ترکیب در منابع قرون وسطی، یاقوت با قدرت تمام سنگ ها، به ویژه، شفا و ترمیم وقف شده بود. علاوه بر این، یاقوت با آتش مرتبط است، بنابراین انتخاب این سنگ برای کاهن خدای آتشین کاملاً قابل درک است.
به نوبه خود، عنصر شش ضلعی زیر گردنبند از طراحی ماسک روباز سایه بان Quaita گرفته شده است که دنریس با او در Qarth ملاقات کرد. مانند Melisandre، Quaita از Asshai می آید، از این رو راه حل های مشابه در محصولات، برای تأکید بر تعلق به یک فرهنگ طراحی شده است.
و طراحی ماسک از مجموعه پاییز 2009 الکساندر مک کوئین به عاریت گرفته شده است.
گردنبند سرسی
در سری بازی تاج و تخت، تماشای دگرگونی شخصیتهایی که در لباسهایشان بیان شدهاند، خواندن نشانههای بصری با تکامل شخصیتها بسیار جالب است. سرسی لنیستر یکی از کنجکاوترین شخصیت ها در این زمینه است. سرسی از "پرنده ای در قفس" در سایه همسر خستگی ناپذیرش، کینگ رابرت، به تدریج استقلال، اعتماد به نفس و قدرت پیدا می کند. او گهگاه به عقب برمیگردد و اکنون به دلیل عدم کنترل فزاینده پسر شاه جافری، سپس اقدامات قاطع پدر تایوین لنیستر، در غل و زنجیر شده است، سپس تصویر او دوباره نرم میشود. اما به طور کلی، در فصول اخیر تعداد اکسسوریهای فلزی در لباس سرسی افزایش محسوسی داشته است، از کمربندها و کرستهای فلزی گرفته تا بالشتکهای شوالیهای و زنجیر اویگیلت.
در جریان رویارویی بین سرسی و ملکه مارگری جوان، که به جوانی، زیبایی و جذابیت خود تکیه می کند، گردنبند طلایی عظیمی که با شیرها تزئین شده است، روی گردنبند اول ظاهر می شود. به نظر می رسد سرسی با کمک او از خود در برابر نفوذ فزاینده مارجری محافظت می کند و عزم و استحکام او را در حفظ موقعیت و قدرت موجود خود نشان می دهد. و البته یک بار دیگر تاکید کنیم لنیستر اصلی اینجا کیست.
آویز سانسا
آویز گرد سانسا استارک که شبیه سگک کمربند است، آنقدرها هم که در نگاه اول به نظر می رسد ساده نیست و مملو از معنای زیادی است. به گفته طراح لباس سریال، میشل کلاپتون، دایره نماد امنیت و اتحاد است و عنصر تیز آویزان در انتهای زنجیر شمشیر آریا، سوزن و همچنین سوزن سوزن زن ماهر، خود سانسا است. پارتیشن به نمادی از پیوند آنها، جامعه تبدیل می شود. و این زنجیره نشانه ای از سرنوشت دشوار سانسا است، تسلیم شدن او در برابر لنیسترها، یا لیتلفینگر، یا بولتون ها.
زنجیره ای از استادان
استادان، "شوالیه های ذهن"، دانشمندترین افراد هفت پادشاهی، به عنوان مربیان، مشاوران و نگهبانان اصلی دانش خدمت می کنند. آنها زنجیرهایی به گردن خود می بندند که آنها را از سایر شهروندان متمایز می کند و صلاحیت آنها را در زمینه های مختلف تأیید می کند. زنجیر هر استاد از حلقه هایی ساخته شده از فلزات مختلف تشکیل شده است که هر کدام نماد چیزی است.
فلزات مختلف چه چیزی را نشان می دهند؟ به عنوان مثال، طلا ریاضیات و امور مالی، نقره پزشکی، چدن (آهن سیاه) تربیت زاغ ها، سرب دانش سموم، برنز نجوم و طالع بینی است، مس تاریخ است، آهن امور نظامی است، فولاد کسل کننده است. آهنگری، فولاد والیر - جادو (یک پیوند نادر، زیرا مطالعه جادو به دستور مایسترها تشویق نمی شود). در مجموع، پانزده فلز در کتاب ها نام برده شده است، اما ممکن است حلقه های بیشتری در این زنجیره وجود داشته باشد (طبق برخی منابع، تا 21 با توجه به تعداد archmaesters در Conclave و رشته های آنها). همچنین، چندین حلقه از یک فلز میتواند در زنجیره مایستر وجود داشته باشد که دانش عمیقی را در این زمینه نشان میدهد.
زنجیره نشان دهنده پادشاهی است، زیرا همانطور که استادان دانش را در زمینه های مختلف دانش جمع می کنند، پادشاهی نیز به طبقات و تخصص های متنوعی نیاز دارد. به طور کلی زنجیر را می توان هم زینت و هم نشان تمایز دانست. با این حال، استادان با نشان های افتخار خود متفاوت رفتار می کنند - برخی مانند Maester Pycelle این زنجیر را به رخ می کشند، برخی دیگر مانند Maester Luwin آن را زیر لباس خود می پوشند. استاد ایمون زنجیر خود را حتی در شب برای خواب آینده برنمیداشت.
طبق کتابها، ارکسترها به جز زنجیر، لوازم دیگری نیز دارند که نشاندهنده حوزههای تخصصی است که در آن تخصص دارند. این یک حلقه، یک عصا و یک ماسک است.
گردنبند و آویز از ارباب حلقه ها و نمونه های اولیه آنها
Brisingamen
تزئین افسانه ای الهه زیبای فریا از افسانه های اسکاندیناوی، Brisingamen یا گردنبند (یا گشتاور) یا یک کمربند بود.
منشا نام نامشخص است. یا به معنای گردن بند بریزینگ هاست، یا به فرم شعر اسکاندیناوی قدیمی مفاهیم «آتش» و «کهربا» برمی گردد، سپس «گردنبند درخشان/خورشیدی» است. به طور کلی، هر دو عنوان برای او صدق می کند. گردنبند هیچ خاصیت جادویی ندارد، فقط بسیار زیبا است، طبق یک نسخه دیگر، گردنبند را زیباتر می کند، اما پس از آن مشخص نیست که چرا فریا به آن نیاز داشته است، که قبلا از همه مردم و الهه ها زیباتر بود. . فریا به نوعی گردنبند را از کوتوله های بریزینگ گرفت. این گردنبند توسط لوکی به سرقت رفت، توسط ثور به عاریت گرفته شد، علت جنگ شد ... و علاوه بر این، به عنوان منبع الهام برای داستان نویسان دوره های بعدی خدمت کرد.
به ویژه، این بریسینگامن بود که به عنوان نمونه اولیه گردنبند ناگلامیر در سیلماریلیون تالکین خدمت کرد و اورسولا لو گین در اولین رمان علمی تخیلی خود، سیاره روکانن، افسانه بریزینگامن را بازگو کرد. Brisingamen را می توان در بازی هایی مانند Ragnarok Online و Castlevania: Lament of Innocence نیز یافت.
ناگلامیر
این گردنبند نه تنها اوج جواهرات کوتوله است، بلکه افتخار تنظیم یکی از بزرگترین جواهرات در افسانه تالکین را دارد - یکی از سه سیلماریل، زیباترین سنگ های تاریخ سرزمین میانه. از نظر شکل ، یک کارکانت (از فرانسوی - یقه) بود - تزئینی عظیم ، زنجیره ای گسترده با سنگ های بزرگ که به خوبی دور گردن قرار می گیرد. چنین گردنبندهایی در قرون وسطی و رنسانس بسیار محبوب بودند (در انگلستان تودور به زنجیرهای نازک تر و ظریف تر تبدیل شدند) و سپس در دوره ویکتوریا به مد بازگشتند.
Nauglamir یک دکوراسیون خاص بود. "آنقدر قدرت را پنهان می کرد که به راحتی روی سینه قرار می گرفت، مانند یک رشته کتانی، و مهم نیست چه کسی آن را روی گردن می گذاشت، همیشه زیبا و ظریف به نظر می رسید." این قطعه جواهرات به سفارش فینرود فلاگوند پادشاه الف ها با استفاده از سنگ هایی که او از سرزمین های بی مرگ تهیه کرده بود ساخته شد و آن را خاص تر کرد. پس از نابودی نارگوترون، گردنبند به پادشاه Thingol رسید که تصمیم گرفت آن را با سیلماریل ترکیب کند. این سنگ که نور دو درخت والینور را جذب کرده بود، برای مدتی طولانی در تاج مورگوت میخوابید، تا اینکه برن و لوتین آن را بازگرداندند و به این ترتیب شاهکاری بزرگ انجام دادند.
دورف های نوگرود این کار را انجام دادند و ناگلامیر زیباتر شد و سنگ های فراوان آن درخشندگی سیلماریل را منعکس می کرد. این گردنبند به قدری موفق بود که کوتوله ها از پس دادن آن خودداری کردند. آنها گفتند که این اجدادشان بوده اند که جواهرات را خلق کرده اند و بنابراین به حق به آنها تعلق دارد. کشتار متعاقب آن به روابط حسن همجواری بین الف ها و کوتوله ها پایان داد. در نتیجه، گردنبند به برن و لوتین، پس از پسرشان دیور، نوه الوینگ، و در نهایت شوهرش ارندیل، رسید. در اینجا آثاری از ناگلامیر گم میشود - معلوم نیست سیلماریل فضای جدیدی پیدا کرد یا ارندیل او را با یک گردنبند نزد نگهبان آسمانی خود برد.
نور ستاره عصر
یک آویز دیگر سرنوشتی واقعا شگفت انگیز دارد. این برای فیلم اختراع شد، چنین تزئینی در کتاب وجود نداشت و آنقدر محبوب شد که به نوعی نماد مستقل عشق و وفاداری تبدیل شد، نمادی که از اثری که برای آن ساخته شده بود جدا شد. ما در مورد آویز Arwen صحبت می کنیم - "Light of the Evening Star".
طراحی خیره کننده این قطعه توسط جواهرساز مشهور نیوزلندی Jasmine Watson طراحی شده است. یاسمین میگوید که آویز آرون بیشترین زمان را برای توسعه آن صرف کرد و پیچیدهترین اثری بود که او برای فیلم خلق کرد. "نور ستاره عصر" که نمادی از ماهیت آرون و زیبایی بی نظیر او است، قرار بود حسی از قدرت ذهن و جادوی ذاتی شاهزاده خانم الف ها را منتقل کند.
آرون جواهراتش را به نشانه احساسات آراگورن داد. این هدیه ویژه از یک جن جاودانه به یک انسان فانی نمادی از تصمیم شاهزاده خانم برای چشم پوشی از جاودانگی برای بودن با شخصی است که واقعاً دوستش دارد. معنی آویز به سرعت آن را به یک جواهرات محبوب تبدیل کرد که برای ابراز احساسات خود هدیه می دهید.
طرح آسمانی نفیس از هفت کریستال درخشان که مانند یک گل چیده شدهاند در فضای نقرهای حکاکیشده و روباز به شکل پروانه یا گلبرگها و برگهای در هم تنیده شده با هنر نو، این آویز باشکوه را به هدیهای واقعا جادویی تبدیل میکند - هم در دنیای فیلم و هم در جهان. دنیای واقعی.جهان
elessar
در نسخه کتابی ارباب حلقه ها، به جای نور ستاره عصر، آرون به آراگورن یک شی کاملاً متفاوت می دهد - سنگ الف سبز السر (آراگورن بعداً به همین نام تاج گذاری کرد) که در یک قاب نقره ای قرار داده شده است. شکل یک عقاب با بالهای دراز. این سنگ (بریل)، طبق افسانه ها، توسط Celebrimbor در عصر دوم برای گالادریل ساخته شد و دارای قدرت های جادویی بود که دارایی های Lorien را به زیباترین در جهان تبدیل کرد.
با این حال، او پس از دریافت انگشتر ننیا، سنگ را به دخترش سلبریان (مادر آرون) داد. بنابراین آرون آن را به ارث برد - و آن را به مادربزرگش گالادریل پس داد تا سنگ را به آراگورن بدهد. گالادریل السار را به آراگورن در لوتلورین به عنوان نماد امید برای تولد دوباره داد.
السر دومی نیز وجود داشت که قدیمیتر بود. آن را از گوندولین، جایی که به دختر پادشاه تورگون، ادریلی تعلق داشت، که آن را به پسرش Eärendil منتقل کرد. این سنگ که توسط استاد الف ها، انردیل خلق شده بود، از سنگ سلبریمبور درخشان تر می درخشید، زیرا انردیل سنگ خود را زمانی که خورشید هنوز جوان بود، آفرید، و زمانی که سلبریمبور کار خود را آغاز کرد، سال ها گذشته بود و نور سرزمین میانه کم رنگ شده بود. از آنجایی که سایه مورگوت هنوز بر آردا بود. با این حال، Elessar of Celebrimbor درخشش شگفت انگیزی مانند خورشیدی که از میان برگ درختان می تابد، از خود بیرون می داد. از لابه لای سنگ ها می شد دید که همه چیز در دوران جوانی پژمرده و پوسیده شده بود و دستان صاحب سنگ برای هرکسی که دست می زد شفا می آورد.
مدال در موضوعات مختلف
چشم آگاموتو
مصریان باستان، یونانیها و ایرانیان، مسلمانان، هندوها، بوداییها - در بسیاری از ادیان نشانهها و طلسمهای مقدس مرتبط با آنها وجود دارد (کافی است چشم مصری هوروس، نزار بونجوک ترکی را که در بین گردشگران محبوب است یا همه چشم دیدن که به لطف ماسون ها شهرت خاصی پیدا کرد).
استن لی و استیون دیتکو با تمرکز بر چشم همهچیز بودا (این طلسم در بین بوداییها به عنوان «طلسم شهید حلزون» شناخته میشود)، یک مصنوع جادویی برای دنیای کمیک مارول به نام چشم آگاموتو ایجاد کردند. این حرز با دکتر استرنج مرتبط است که یاد گرفته است قدرت های خود را کنترل کند و آن را روی سینه خود می گذارد.
یادگاری قدرتمند که توسط آگاموتو، اولین جادوگر بزرگ، برای ذخیره و مهار قدرت زمان پنهان شده در سنگ ساخته شده است، مدتهاست که از طریق دودمان بزرگ افسونگر منتقل شده است. تاریخچه مصنوع در کمیک ها و مجموعه فیلم های Avengers متفاوت است، اما در همه جا این چیز دارای پتانسیل جادویی بزرگی است - طلسم قادر است توهمات را از بین ببرد، موجودات تاریک را تضعیف کند، پورتال ایجاد کند و البته زمان را کنترل کند.
طراحی طلسم به عنوان عنصری از لوازم حین فیلمبرداری دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. به گفته بری گیبز، طراح لوازم دپارتمان هنری مارول، کانسپت اصلی به طور کامل (توسط لوازم جانبی) بازطراحی شده است. تنها یک سنگ درون طلسم با 24 تنوع رنگ سبز مطابقت داشت!
در فیلم نورپردازی از صحنه به صحنه متفاوت است، جایی که سنگ فاقد نور بوده و گم شده است. و در برخی از صحنه ها، حرز باید باز می بود، تا با دکمه های شنل جادویی (یکی دیگر از عناصر نمادین کمد لباس دکتر) و تحمیل جلوه های ویژه رایانه ای تداخل نداشته باشد - همه این شرایط بر هر عنصر طراحی تأثیر می گذاشت.
حتی خود مواد بازیافت شدند - برای برخی از کپی های طلسم، طراحان چاپ سه بعدی را رد کردند، زیرا. در این فرم، هنگام تیراندازی بیش از حد عظیم به نظر می رسید (بنابراین از برنز و برنج برای فرم اصلی استفاده می شد). این سنگ زمانی که به خودی خود نمی درخشد قرار بود شبیه سنگ طبیعی واقعی به نظر برسد. در نهایت، عنصر سرپایی درخشان روی سینه استرنج نباید با راکتور درخشان در سینه مرد آهنی مرتبط باشد. در نتیجه، استادان موفق شدند یک مصنوع ماوراء الطبیعه به یاد ماندنی ایجاد کنند، که علاوه بر این، به عنوان یک دکوراسیون عالی برای تصویر دکتر استرنج عمل می کند.
مدالیون اسلیترین
این جواهر باستانی از دنیای هری پاتر سرنوشت تلخی داشت که تبدیل به یکی از هورکراکس های ارباب تاریکی شود (و بر این اساس، یک سری مرگ و رنج در پشت سرش کشیده می شود). در ابتدا این یادگار متعلق به سالازار اسلیترین و بعداً به فرزندان او از خانواده گانت تعلق داشت. پس از تبدیل شدن به مخزن ذره ای از روح ولدمورت، مدالیون به طور امن در جزیره ای در وسط دریاچه زیرزمینی پر از جهنم ها پنهان شد.
مانند حلقه Omnipotence، هورکراکس اثرات منفی مختلفی را در پوشنده ایجاد می کرد (البته مگر اینکه خود او با جوهر تاریک محصور در داخل، مانند Dolores Umbridge) مرتبط باشد. مدال باعث افسردگی شدید، از دست دادن قدرت، ناباوری به خود و موفقیت در هدف مشترک شد. ران ویزلی بیشترین آسیب را از قرار گرفتن در معرض او متحمل شد. قابل توجه تر است که او بود که هورکراکس را نابود کرد.
در کتابها، قفسه اسلیترین بهعنوان یک قفسه بیضی شکل بزرگ، سنگین با یک مارپیچ «S» و پوشیده از سنگهای سبز توصیف شده است، اما در فیلمها، قفسه به صورت یک مدال نقرهای نسبتاً کوچک و هشت ضلعی با جلوی طلا نشان داده شده است. مزین به شیشه و یا سنگی متمایل به سبز ناشناخته که در اعماق آن حرف «S» نمایان است.
نسخه سینمایی مدالیون شبیه حلقه جمجمه کهربایی از Thief است. و این تعجب آور نیست، زیرا طراحی هر دو جواهرات از موضوع عزاداری الهام گرفته شده است، که برای دوران واقعی ویکتوریا بسیار مرتبط است (ملکه ویکتوریا برای چندین دهه عزاداری برای شوهر نابهنگام خود می پوشید).
در این شکل، مدال به سختی میتوانست متعلق به سالازار اسلیترین باشد، که در قرون وسطی دور زندگی میکرد (به جز شاید خود سنگ، در محیطی متفاوت)، بنابراین میتوان فرض کرد که خلق حال و هوای مناسب از طریق انجمنهای عزاداری با دوره ویکتوریا دوران برای طراحان تولید نسخه فیلم مهمتر از تطابق دقیق تاریخی بود.
نحوه انتخاب جواهرات برای پرنسس لیا از جنگ ستارگان
در بهار 1976، تلفنی در کارگاه جواهرساز فنلاندی که در آن زمان کمتر شناخته شده بود، بیورن وکستروم زنگ زد. شخصی از طراح دعوت کرد تا در ساخت جواهرات برای فیلم جدید شرکت کند. در آن زمان، وکستروم نمیدانست که این رویداد چه نقطه عطفی برای حرفهاش خواهد بود. هیچ جزئیاتی فاش نشد، فقط اشاره ای به داستان علمی تخیلی بود. وکستروم قبلاً یک موضوع فضایی در کار خود داشت و این پروژه برای او جالب به نظر می رسید. تیوب منشی جورج لوکاس بود.
متأسفانه نکته مهم این بود که جواهرات در عرض یک هفته مورد نیاز بود، بنابراین تصمیم گرفته شد از مجموعه Space Silver از Lapponia استفاده شود. تنها یک سال پس از نمایش تصویر در فنلاند در 16 دسامبر 1977، وکستروم متوجه شد که بخشی از چه چیزی شده است ... یکی از دوستان طراح جواهرات وکستروم را که توسط پرنسس لیا در صحنه آخر فیلم اول پوشیده بود، تشخیص داد. از حماسه فضایی: آنها اکنون به راحتی قابل تشخیص بودند "دره های سیاره ای" و دستبند "جواهرات دارینا". برای خوشحالی طرفداران و علاقمندان، این محصولات همچنان برای خرید در مجموعه فعلی Lapponia موجود هستند.
یاقوت سلطنتی استورمولد
یاقوت سلطنتی استورم هولد متعلق به خانواده سلطنتی به همین نام است و قدرت خاصی دارد. هنگامی که پادشاه استورمولد در آستانه مرگ بود، سنگی را به آسمان پرتاب کرد تا وارث واقعی تاج و تخت را در میان چهار شاهزاده بازمانده پیدا کند.
روبی به فضا اوج گرفت و به دنباله دار سفید درخشانی تبدیل شد که به بخشی از آسمان که ستارگان در آن زندگی می کردند حمله کرد. این دنباله دار به یک ستاره برخورد کرد و به جواهری شبیه الماس تبدیل شد. لیدی ایواین از آن به عنوان گردنبند استفاده کرد. هنگامی که وارث واقعی، تریستان تورن، آن را لمس کرد، سنگ دوباره قرمز شد و به یاقوت تبدیل شد.
این واقعیت کاملاً نمادین است، زیرا مردم باستان معتقد بودند که یاقوت سنگی است که همراه با قدرت و قدرت، قدرت و آتش معنوی است. اغلب از آن به عنوان نماد عشق پرشور و پرشور استفاده می شود. اعتقاد بر این بود که یاقوت به صاحبش قدرت شیر، نترس بودن عقاب و خرد مار می دهد. شیر و عقاب در طراحی این دکوراسیون سلطنتی دیده می شود.
سنگ پرنده
سنگ پرنده یک طلسم "جادویی" است که همچنین کلید چیز دیگری است. در این مورد، به جزیره-قلعه افسانه ای لاپوتا (کنایه از سفرهای گالیور اثر جی. سویفت).
طبق افسانه ها، این قلعه یا یک سلاح فوق العاده است یا یک گنج باور نکردنی. رقبا برای تصاحب طلسم امید خود را از دست نمی دهند و یک شکار واقعی (آنطور که باید!) برای آن آغاز می شود. یک آویز ساده با کریستالی مایل به آبی روی یک زنجیر می تواند کارهای زیادی انجام دهد!
"قلب اقیانوسی"
یکی از نکات برجسته فیلم تایتانیک برنده اسکار جیمز کامرون، ژست گرفتن رز داوسون زیبای جوان برای هنرمند رمانتیک جک است. یک بدن برهنه که فقط با آویز با سنگ بزرگ آبی به شکل قلب تزئین شده است، ترکیبی به یاد ماندنی است.
طبق فیلم، این سنگ زمانی متعلق به لویی 16 بوده و پس از انقلاب فرانسه شکل قلب به خود گرفته است. در واقع این دکوراسیون از رنگ آبی ساخته شده است تانزانیت قاب طلای سفید و قاب زیرکونیای مکعبی. Asprey & Garrad این قطعه را با قیمت تقریبی 3000 دلار طراحی کرده است. اما پس از موفقیت عظیم تصویر، دستور ایجاد "قلب اقیانوس" از جواهرات واقعی دریافت شد. این گونه بود که یک یاقوت کبود قلبی شکل به وزن 171 قیراط با قاب 103 الماس به ارزش تقریباً یک و نیم میلیون دلار متولد شد. سلین دیون حتی در مراسم اسکار در سال 1998 در این مورد صحبت کرد.
اعتقاد بر این است که نمونه اولیه واقعی "قلب اقیانوس" است الماس معروف امید به ارزش 250 میلیون دلار (گرانترین اقلام کوچک در جهان) که به لویی 16 اهدا شد. پس از آن، این سنگ صاحبان بسیاری را تغییر داد تا اینکه به بانکدار هنری فیلیپ هوپ رسید. پس از خانواده هوپ، الماس در دست جواهرسازان پیر کارتیه و هری وینستون بود. دومی شاهکار آبی را به موسسه اسمیتسونیان اهدا کرد، جایی که تا به امروز در آنجا باقی مانده است.
شایعه ای در مورد این سنگ وجود داشت که مرگبار است و بدبختی به همراه دارد. گفته می شود، همه کسانی که آن را داشتند یا کشته شدند یا در شرایط مرموز مردند. افسانه نفرین از هند سرچشمه می گیرد، جایی که یک الماس 115 قیراطی استخراج شد که مجسمه الهه سیتا را تزیین کرد - که بعداً سنگ نفرین شده معروف که همراه با طاعون به اروپا آورده شد، به دست آمد.
طلسم تعادل
طلسم تعادل در طولانی ترین سفر یک طلسم باستانی است که در ده هزار سال گذشته به انتظار روز ظهور سیزدهمین نگهبان تعادل نگهداری می شود. در سال 2209، طلسم توسط توبیاس مارکوریا به آوریل رایان داده شد، زمانی که او به اشتباه فکر کرد آوریل نگهبان جدید است. این یک مصنوع جادویی قدرتمند است که می تواند اشیاء و موجودات جادویی دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، آوریل با کمک آن توانست طوفان عظیمی از هرج و مرج را در داخل طلسم تحت کنترل درآورد و زندانی کند.
با توجه به اینکه بازی در نروژ ساخته شده است، به راحتی می توان لمس نوردیک را در زیبایی شناسی آن احساس کرد. نقش روی طلسم و همچنین حکاکیهای سنگی در برج نگهبان، گواه تأثیر اجداد شمالی نروژیها، وایکینگها است. ماهیت نامتقارن و منحنی "نماد تعادل" را می توان با دکور اعمال شده بر روی سنجاق ها، سنگ های رونیک و کناره های کشتی های بلند مرتبط دانست. به طور کلی، سبک های وایکینگ های زیادی وجود دارد، آنها به خاطر مکان های یافته های باستان شناسی نام گذاری شده اند. سبک Broa را می توان در اینجا فرض کرد. یکی از ویژگی های سبک Broa تصویری با ضخامت ناهموار خطوط موج دار، چهره های نامتقارن ناهموار، عدم تقارن زینت، محصور در یک "قاب هندسی صحیح" متقارن است.
در ادامههای بازی، تشخیص اینکه مدالیونی که آوریل میپوشد، نسخهای تغییر یافته بصری از همان طلسم است یا اینکه او طلسم اصلی را زیر لباسهایش پنهان میکند، دشوار است. سرنوشت بیشتر این مدال مشخص نیست - دوباره در خانه همه جهان ها با بانو الوانی یافت می شود.