چه اتفاقی میافتد اگر بخواهید همه چیز را به یکباره در یک جواهر مجسم کنید: قدرت و تنوع طبیعت زن، لطف و لطف، تجمل و عجیبگرایی، عشق و آزادی؟ آیا اصولا این امکان وجود دارد؟ طبق معمول، فرانسوی ها توانستند راه حلی بیابند: پلنگ های کارتیه به چنین تزئینی تبدیل شدند. بیایید دریابیم: چگونه و چرا؟
همه چیز کاملاً غیرعادی شروع شد: یک روز در سال 1903، یک دختر جوان بلژیکی وارد پاریس شد. شاید او نیز مانند دیگران، برنامه ها و رویاهایی داشت که فقط در درخشان ترین شهر آن دوران - مرکز زندگی، هنر، مد، تجمل و زیبایی- تحقق یافت ...
چقدر فرصتها در این قلمرو رنگها نهفته بود، چه بسیار ایدههای جسورانه و فانتزیهای افسانهای که قول داده بود تجسم کند، و چه تعداد از آنها در نهایت به فراموشی سپرده شدند، در مواجهه با زیرین ناخوشایند این شهر چند وجهی.
از جمله، دنیایی از فقر، فسق و رذیلت، دنیایی که در آن کوکوت های متعدد بر توپ حکومت می کردند، نابغه های بی شماری ناشناخته بوهمی و انواع کلاهبرداران.
هر دختر جوانی که با پیچیدگی های روابط در این دریای همیشه خروشان زندگی آشنا نیست، باید به سادگی ناپدید شود، در چرخه آن گم شود و به تدریج بمیرد، مانند صدها رویاپرداز دیگر از همین نوع. به احتمال زیاد، این اتفاق می افتاد، اما بانوی جوانی که برای فتح پاریس آمده بود، کسی نبود جز ژان توسن.
اکنون کمتر کسی این نام را خارج از دنیای مد و هنرهای تزئینی می شناسد، اما در همین حال، در نیمه اول قرن بیستم، به هر شکلی، همه در مورد آن شنیده بودند. پدیده این شخصیت چه بود و کارتیه چه ربطی به آن دارد؟
نکته این است که خانم جوان خیلی سریع استعدادهای خود را به عنوان یک طراح مد نشان داد. به لطف خواهر بزرگترش، ژان، به سرعت به دنیای کوکوت های پاریسی عادت کرد، اما ترجیح داد با عقل خود زندگی کند و نه به قیمت لطف آقایان متعدد. او شروع به تزیین کیف های دستی زنانه کرد، سپس طرح هایی را برای سایر اکسسوری ها ایجاد کرد و در نهایت با یکی دیگر از شورشیان مد به نام کوکو شانل دوست شد.
اما یک آشنایی کاملاً متفاوت در حرفه او سرنوشت ساز شد - با تصویرگر ژرژ بوربیر. او بود که در سال 1913، کسی جز خود لویی فرانسوا کارتیه از او خواسته شد تا پوستری برای نمایشگاه طراحی کند. باربی روی پوستر یک ژان جوان را با رشته ای از مروارید دور گردنش و در پای او - یک گربه شکارچی برازنده - یک پلنگ به تصویر کشید.
سپس این فقط ادای احترام به مد بود: پلنگ به عنوان تجسم عجیب و غریب و تجمل عمل می کرد، بنابراین به سبک جدید آرت دکو علاقه داشت و در عین حال حالات جدیدی را در جامعه زنان تجسم می داد. از این گذشته، این دوران فلپرهای معروف بود - همیشه جوان، فعال، قوی، مستقل - شخصیت آنها بسیار شبیه عادات یک گربه بود.
به همین دلیل است که لویی فرانسوا کارتیه، حساس به خلق و خوی مردم، تصمیم گرفت طرح جواهرات کاملاً جدیدی از ساعت های ساخته شده با تکنیک pavage را به قضاوت خود ارائه دهد که برای آن پوستری تحریک آمیز سفارش داد.
سنگفرش، سنگفرش نوعی تزئین جواهر است که به طور کامل یا جزئی با سنگ های قیمتی کوچک ثابت در سطح فلز (معمولا الماس، گاهی یاقوت های کبود رنگی یا سنگ های دیگر) هم اندازه پوشانده شود.
در این مورد خاص، پراکندگی الماس با درج های عقیق با اشکال مختلف در هم آمیخته شد که منجر به توهم الگوی پوست پلنگ یا پلنگ شد. این اولین قطعه کارتیه بود که موضوع یک گربه درنده را داشت که بعدها به نماد اصلی خانه جواهرات معروف تبدیل شد.
با این حال، او چگونه این کار را انجام داد؟ در واقع، در آن دوران، حیوانات خانگی دیگری در مجموعه کارتیه وجود داشت: حتی بنیانگذار خانه در قرن نوزدهم اغلب به تصاویر پرندگان و حیوانات متوسل می شد. علاوه بر این ، دوران مدرنیته پشت سر ما بود ، که به نظر می رسد مردم را با تصاویری از نمایندگان مختلف جانوران در همه اشکال و مظاهر ممکن آغشته کرده است؟ پلنگ در برابر این پس زمینه به وضوح مورد علاقه نبود. و با این حال، برای بیش از صد سال، او رئیس باغبانی گرانبها Cartier بوده است.
این دو دلیل داشت:
- اولاً، همانطور که در بالا ذکر شد، زیبایی، ظرافت و ظرافت یک گربه درنده، با ایده ها و سلیقه نسل جدیدی از زنان جوان و تجمل عمدی آرت دکو، همراه با میل آن به هر چیز عجیب و غریب، هماهنگی زیادی داشت.
- ثانیا، و این بسیار مهمتر است، مهمترین نیروی محرکه در این موضوع دخالت کرد - عشق. لویی فرانسوا کارتیه عاشق ژان جوان بلژیکی شد، عاشقانه کوتاه اما بسیار طوفانی آغاز شد. طوفانی، زیرا دو شخصیت با استعداد، پرشور و بسیار قوی با هم آشنا شدند، کوتاه - زیرا خانواده با نفوذ جواهرساز معروف قاطعانه مخالف ازدواج احتمالی او با دختری با منشأ کم بودند.
در ابتدا، همه چیز به طور طبیعی سرگرم کننده و بسیار زیبا بود: لویی که مجذوب شخصیت قوی و عجیب جین جسور و سرزنده بود، او را "پلنگ کوچک من" صدا زد، او برای همیشه این نام مستعار را به نام میانی خود تبدیل کرد: در آینده، نه تنها پاریس، بلکه تمام شیک پوشان جهان او را کسی جز "لا پلنگ" نمی نامند.
لویی فرانسوا کارتیه جواهرات و لوازم جانبی مخصوص توسن را طراحی و سفارش داد که گربه ای باشکوه را به تصویر می کشد. یکی از معدود وسایلی که از این قبیل باقی مانده است، یک جعبه سیگار ساخته شده از الماس، اونیکس و پلاتین است که توسط کارتیه در سال 1917 به ژان توسن اهدا شد.
و لویی خیلی سریع از سلیقه و استعداد طراح معشوقش قدردانی کرد و در سال 1916 او را به عنوان طراح لوازم جانبی در کارتیه مشغول به کار کرد. در این زمینه ژان توسن به موفقیت های چشمگیری دست یافته است. یکی از مهم ترین نوآوری های او در دنیای مد، ظهور انواع جدیدی از کیف های دستی زنانه بود: بر روی زنجیر بلند به طوری که می توان آنها را روی شانه پوشید. و کیف هایی با فرمت بزرگتر، به طوری که حتی می توانید یک کتاب در آنها قرار دهید.
با این حال، او پس از اینکه در سال 1933 مدیر خلاقیت Cartier شد، توانست موفقیت بیشتری در دنیای جواهرات به دست آورد. در آن زمان، لوئیس، مانند همه مردان، نتوانست مقاومت کند و در نهایت تسلیم خواسته ها و برنامه های خانواده شد - او مجبور شد با یک اشراف مجارستانی ازدواج کند.اتفاقاً ازدواج ناراضی بود). اما اختلافات شخصی کمترین تأثیری بر هوش تجاری او نداشت: پس از جدایی با ژان، او نه تنها او را اخراج نکرد، بلکه حتی او را ارتقا داد و از دیدگاه او در مورد مد آینده برای جواهرات قدردانی کرد.
به طور طبیعی، با حضور در این پست، اول از همه، ژانا با هوشیاری موفقیت های نماد مورد علاقه خود - پلنگ درنده را دنبال کرد. با دست سبک او، یک گربه مجلل به معنای واقعی کلمه در امپراتوری کارتیه سلطنت کرد: تصاویر او بر روی کیف های دستی، سنجاق سینه، گردنبند، جعبه سیگار و غیره یافت شد. با این حال، در آن زمان پلنگ معروف هنوز در چارچوب فضای دو بعدی وجود داشت. پس از جنگ جهانی دوم فرمت حجمی جدیدی به دست آورد.
و دوباره، فقط به لطف ژان توسن: او که عاشق طلای زرد، جواهرات درخشان و عظیم شرقی با فراوانی سنگ های قیمتی بود، حجم را ترجیح داد. علاوه بر این، دوران بسیار مناسب بود: زنانی که در طول سالهای جنگ از سختیهای متعدد خسته شده بودند، آرزوی زیبایی داشتند و لباسهای ساده و ساده برای پیدایش مدی برای جواهرات حجیم و حجیم مناسبتر بودند.
علاوه بر این، به لطف شرکت در چنین رویدادهای غم انگیز، زنان نیز برای اولین بار به قدرت خود پی بردند و نمی خواستند به نقش های مکمل قدیمی بازگردند - آنها می خواستند زندگی را به طور کامل زندگی کنند، همه چیز را از آن بگیرند.
پاسخ Jeanne Toussaint و Cartier به چنین آرزوهای نیمه زیبای بشریت ظهور اولین پلنگ کاملاً سه بعدی بود - در سال 1948 ، یک گربه طلایی مجلل برای اولین بار خود را اعلام کرد که به طرز چشمگیری روی یک زمرد عظیم 90 قیراطی کشیده شد. این سنجاق سینه ای بود که دوک ویندزور برای همسرش والیس سیمپسون سفارش داده بود.
سال بعد، والیس سیمپسون دومین سنجاق سینه مشابه را سفارش داد - این بار پوست پلنگ با درخشش سردی از پلاتین و الماس می درخشید، و پوزخند تهاجمی آن برای هر کسی که می خواست به یک 152 بزرگ تجاوز کند، تهدیدی مستقیم به نظر می رسید. توپ یاقوت کبود قیراط.
از آن لحظه، یک پانترومونی واقعی آغاز شد: قلب زنان شجاع و قوی جدید، آماده سرپیچی از قراردادها، توسط جذابیت تهدید آمیز یک گربه بزرگ تسخیر شد. نه تنها آنها، بلکه مردان نیز معنای این تصویر را دیدند که به نوعی نماد جواهرات جهان پس از جنگ شد و آشکارا استقلال فزاینده زنان را اعلام کرد، استقلالی که هرگز نمی توانند مانند وحشی از آن دست بکشند. گربه های درنده
یک روزنامه نگار حتی یک سنجاق سینه پلنگ را "بمب اتمی" در ویترین فروشگاه کارتیه نامید.
با این حال، مد و آداب و رسوم تغییر می کند و در دنیای نیمه زیبای بشریت هیچ چیز ماندگاری وجود ندارد، به خصوص در رابطه با مفهوم زیبایی. سرخوشی دهه 1950 به زودی جای خود را به مختصر بودن و هندسی بودن دهه 1960 داد و سپس هرج و مرج سبک ها و گرایش ها به وجود آمد که به دنبال اشباع هرچه سریعتر و کامل جامعه مصرف کننده همیشه گرسنه بود.
در چنین چرخهای، تنها چند نماد و تصویر توانستند زنده بمانند که میتوانستند مورد تقاضا و مطلوب باقی بمانند. یکی از آنها هنوز پلنگ کارتیه است.
البته، مانند دنیای اطرافش، تجسم او از واقع گرایی عمدی یک گربه درنده، هنوز غیر تهاجمی، اما همچنان خطرناک، در دهه 1950، به یک گربه بازیگوش و درخشان تغییر کرد که حرکاتش با نرمی و لطافت پر شده بود. دهه 1970-1980 تا کنون در حال تغییر و دگرگونی است.
با توجه به اینکه از دهه 1970 این موضوع بسیار قابل توجه است. پانتر کارتیه به یک "سفر رایگان" رفت - در این دوره بود که مارک جواهرات ژان توسن با استعداد را از دست داد. با این حال، این بدان معنا نیست که "لا پلنگ" معروف نیز کارتیه را ترک کرد: روح او، قدرت و انعطاف شخصیت او، ایده های طراحی جسورانه او، عجیب و غریب بودن و عشق به زیبایی هنوز به معنای واقعی کلمه در مجموعه های این برند جواهرات نفوذ می کند. تا حد زیادی به لطف او شد که بسیار خواسته و مورد نظر است.
امروزه، پلنگ های ژان توسن هنوز نام پرافتخار نماد اصلی کارتیه را حفظ کرده اند، فقط عادات و ظاهر آنها تغییر می کند: سال به سال پلنگ های بیشتری در دنیای کارتیه وجود دارد - علاوه بر پلنگ یا پلنگ مخصوص، ببرها، شیرها و جگوارها ظاهر می شوند و تجسم آنها برای خوشایند ذائقه مدرن از یک سو جسورتر و تهاجمی تر می شوند و از سوی دیگر انعطاف پذیرتر، احساسی تر و فریبنده تر می شوند.
بنابراین ، در سال 2005 ، یک طرح حلقه جدید ظاهر شد که قدرت ، پرخاشگری ، پویایی و استقلال یک گربه درنده را به شکل درهم آمیزی از خطوط سخت و اشکال هندسی منتقل می کرد. ماهیچههای منقبض، گوشهای فشرده، دهان باز با پوزخند تهدیدآمیز - همه اینها هنوز قدرت و استقلال را نشان میدهد، اما در عین حال چیز جدیدی - ولع آزادی.
آرزوی آخر در زندگی و کار جامعه مدرن به یک لایت موتیف تبدیل شده است، در محله های نزدیک دفاتر و کلانشهرهای خاکستری و خفه شده، زندگی یکنواخت و ملال آور... آزادی، واقعی و کامل، در همه مظاهر آن تبدیل شده است. بیشترین دستاورد مورد نظر برای اکثر مردم ... و تصویر یک پلنگ، همانطور که معلوم شد، دوباره، این میل را می توان منعکس کرد.
حقیقتاً، کشف ژان توسن، درخشانترین دستاورد تجاری در دنیای جواهرات بود - در واقع، تنها چیزی که از هنرمندان جواهرات جدید امروزی و طراحان کارتیه نیاز است، نگاهی جدید به گربه باشکوه است. و مطمئن باشید که او قطعاً به شما خواهد گفت که در کدام جهت حرکت کنید و چه چیزهای مجلل و خطرناک دیگری را می توانید به دنیای زیبایی بیاورید تا جذاب تر، پویاتر و رایگان تر شود...
اگر منصف باشیم، کارتیه این را به خوبی درک می کند.در سال 2014، این خانه جواهرات صدمین سالگرد خط PANTHÈRE DE CARTIER را با یک سری چشمگیر از 56 حلقه هندسی، دستبند و یک گردنبند که پلنگ معروف را نشان می داد جشن گرفت.
ماتیلد لورن مخصوص این سالگرد عطر زنانه La Panthère Eau de Parfum را نیز تولید و ارائه کرد که رایحه آن ترکیبی از گاردنیا مسحور کننده خالص و نت های حسی مشک است. بنابراین ، استحکام طبیعی ، انرژی شکارچی و زیبایی تهاجمی و فریبنده پلنگ تجسم جدیدی دریافت کرد ...
چه کسی می داند که تصویر یک گربه با شکوه در آینده تحت چه تغییر و تحولی قرار خواهد گرفت، اما بعید است که او هرگز از دنیای کارتیه ناپدید شود، زیرا او قادر بود همه چیز را به یکباره مجسم کند: قدرت و تنوع طبیعت زن، لطف و لطف، تجمل و اگزوتیسم، عشق و آزادی.