جادوی هنر نو - جواهرات رنه لالیک، ژرژ فوکه، هانری وور و لوسین گیلارد

جادوی هنر نو. جواهرات رنه لالیک، ژرژ فوکه، هانری ووی و لوسین گیلارد برندهای جواهرات

در حالی که استادان تاریخ‌گرایی متنوع‌ترین سبک‌های گذشته را بازتولید و ترکیب کردند و آن را به یک اتوماسیون خاص رساندند، هنر نوو مانند یک گردباد، مانند باد تازه‌ای در دریا، آزادکننده، پاک‌کننده و الهام‌بخش به هنر وارد شد. او دنیایی از فرم‌های جدید، مواد جدید، ترکیب‌های جدید را گشود.

Art Nouveau یک پدیده هنری کوتاه مدت، اما فوق العاده زیبا و در عین حال بسیار پیچیده بود که کاملاً همه انواع هنر، از جمله جواهرات را در بر می گرفت. عصر هنر نو به جهان کهکشان کاملی از استادان بزرگ داد که به نوبه خود جان تازه ای به هنر جواهرات بخشیدند و آن را به خط مقدم "آخرین سبک عالی" آوردند. در این مقاله با برخی از شخصیت‌های اصلی این دوره آشنا می‌شویم - رنه لالیک، ژرژ فوکه، هانری وور و لوسین گیلارد.

نابغه جواهرات رنه ژول لالیک

نابغه و پیشروی بلامنازع در میان جواهرسازان زمان خود بود استاد برجسته رنه لالیکدر آثارش جوهر هنر نوو فرانسه تجسم یافته بود. استفاده او از مواد غیر قیمتی و اغلب شکننده، به ویژه شیشه های قالب گیری شده، برای زمان خود انقلابی بود.

رنه لالیک

رنه لالیک در سال 1860 در شهر کوچک آی در 28 کیلومتری جنوب ریمز به دنیا آمد. در سال 1876 او شروع به مطالعه با جواهرساز برجسته پاریسی لوئیس اوکاک کرد و در سال 1878 به لندن رفت و در آنجا به مدت دو سال به طور انحصاری در رشته طراحی تحصیل کرد. این آموزش جامع بود که به او اجازه داد تا به طور مستقل تمام جواهرات خود را در آینده بسازد - از ایجاد طرح ها تا آخرین لمس ها در کارهای نهایی. در سال های اولیه کار، لالیک طرح هایی برای استادان مشهوری مانند کارتیه، بوشرون، وور ساخت.

دومی به نوبه خود نقش مهمی در توسعه سبک خود لالیک ایفا کرد. در سال 1886، ژول دستاپ، کارگاه جواهرات خود را "به منظور قدردانی از استعداد منحصر به فرد او" به او داد. اکنون رنه لالیک، با داشتن همه چیز لازم برای کار، به جستجوی الهام می‌پردازد، که آن را در ایده‌های جنبش هنرها و صنایع دستی یافت، که خواستار احیای هنرها و صنایع دستی و ترویج نقوش گیاهی و حیوانی بود. با پذیرش این ایده ها، لالیک همگام با آنها تکامل یافت و اولین کسی بود که آرت نوو را به هنر جواهرسازی آورد.

ویترین های رنه لالیک و شرکت جواهرات Maison Vever در نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1900. کتابخانه هنرها و صنایع دستی، پاریس

لالیک اولین جواهرات آرت نو خود را در نمایشگاه جهانی 1897 در بروکسل ارائه کرد. اما رویداد اصلی بیوگرافی خلاقانه او نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1900 بود. لالیک برای نمایشگاه جواهرات خود جایزه بزرگ را دریافت کرد و دولت نشان لژیون افتخار را به او اعطا کرد. این یک پیروزی واقعی بود.

لئونس بندیت، منتقد فرانسوی، از او چنین نوشته است "یک مبتکر واقعی. او (لالیک) کسی بود که موانع قدیمی را برانداخت، سنت‌های قوی را زیر پا گذاشت و زبانی جدید ایجاد کرد.».

محققان رنه لالیک را استاد سه "F" - "femme"، "flore"، "faune" می نامند. این زنان، گیاهان و جانوران بودند که جایگاه اصلی را در کار استاد به خود اختصاص دادند و زنان به دلیلی اول نامگذاری شدند. ریمل های مو بلند زیبا و برهنه به یک موتیف تکراری در جواهرات لالیک تبدیل می شوند. و اگرچه هنر نو به طور کلی یک سبک زنانه در نظر گرفته می شد، از آنجایی که بیشتر هنرمندان به تصاویر زنانه روی آوردند، باید شجاعت استفاده از بدن برهنه زن در جواهرات را داشت.

رنه لالیک. تزیین گردن "سیلف". خوب. 1900
رنه لالیک. آویز سه پوره سبک. در حدود سال 1905. کریستی
رنه لالیک. سنجاق سینه طلایی با دو نیم رخ و پرنده. خوب. 1900. کریستی
رنه لالیک. آویز با تصویر یک پوره از طلا، گالالیت و مروارید. 1899-1901. کریستیز

یکی از معروف ترین محصولات رنه لالیک که در آن به تصویر زنانه اشاره می کند، تزیین کرج «زن سنجاقک» است که توسط او در سال های 1897-1898 ساخته شده است. امروزه در مجموعه موزه گلبنکیان در لیسبون قرار دارد که توسط سرمایه دار و غول نفتی کالوست گلبنکیان تأسیس شده است که مجموعه منحصر به فردی از آثار لالیک را جمع آوری کرده است.

رنه لالیک. تزیین کرساژ "زن سنجاقک". 1897-1898. موزه گلبنکیان

رنه لالیک در این جواهر ظاهری بسیار غیرعادی خلق کرده است که ترکیبی از یک زن، سنجاقک و واهی است. به معنای واقعی کلمه در مقابل چشمان ما، یک تحول خارق العاده رخ می دهد - یک زن زیبا با بال های سنجاقک به جای دست از دهان یک واهی با پنجه های بزرگ پنجه ای ظاهر می شود.

مشخص است که این تزیین کورساژ بخشی از لباس سارا برنهارت بود که در آن در صحنه تئاتر درخشید. و در سال 1900، "زن سنجاقک"، و همچنین تعدادی از آثار لالیک، که امروزه در مجموعه موزه گلبنکیان وجود دارد (شانه تیارا "کوکرل"، گردنبند "چشم انداز جنگل"، جواهرات گلدار "مارها" ”) در نمایشگاه جهانی پاریس به نمایش درآمد و باعث تعجب و تحسین بازدیدکنندگان و منتقدان شد.

ما به شما توصیه می کنیم که بخوانید:  سرامیک یک روند بهاری درخشان است که همه وبلاگ نویسان مد از آن دیوانه هستند.
رنه لالیک. شانه تاج "کوکرل". 1897-1898. موزه گلبنکیان
رنه لالیک. تزیین کورساژ "طاووس". 1898-1900. موزه گلبنکیان
رنه لالیک. زیورآلات کرج "مارها". 1898-1899. موزه گلبنکیان

گردنبند چوکر Forest Landscape ساخته ای به همان اندازه برجسته توسط لالیک است. از سه بخش تشکیل شده است که یک ترکیب پیچیده و چندوجهی را ارائه می دهد. در پیش زمینه، لالیک تنه های طلایی درخت را به تصویر می کشد که از میان آن ها دریاچه ای از عقیق ها را می بینیم که سرریز آن ها توهم حرکت آب را ایجاد می کند. در پس زمینه، ساحل دریاچه است که از الماس های تقلید از شن ایجاد شده است. این دکوراسیون نه تنها با غیرمعمول بودن آن، بلکه با واقعی بودن منظره به تصویر کشیده نیز تحت تأثیر قرار می دهد.

رنه لالیک. چوکر "چشم انداز جنگل". 1898-1899. موزه گلبنکیان

آویزهای نامتقارن لالیک جذاب هستند که روی آن جواهرساز قطعاتی از مناظر جنگلی - زمستان یا پاییز - را به تصویر می کشد. در میان آنها، آویز Winter Landscape که در سالهای 1900-1901 ایجاد شده است، متمایز است. لالیک در شکلی پیچیده، شیشه‌های لمینت آبی مایل به خاکستری را با تنه‌های درختی قرار داده است که گویی در مه‌های گرگ و میش زمستانی به نظر می‌رسند. استفاده از شیشه به یکی از ویژگی های خلاقیت لالیک تبدیل شده است، سایر جواهرات معروف به دلیل فرآیند پیچیده تکنولوژیکی ایجاد شیشه از شیشه استفاده نکردند. در بالای پس‌زمینه شیشه‌ای سمت راست، جواهرساز یک درخت صنوبر پوشیده از برف را که با تکنیک مینا ساخته شده است، قرار داده است. این ترکیب توسط شاخه های صنوبر طلایی با درج های آکوامارین و آویز مروارید قاب شده است.

رنه لالیک. آویز "منظره زمستانی". 1900-1901
رنه لالیک. آویز "چشم انداز جنگل". 1898-1900. ساتبیز

تنوع موضوعات در آثار لالیک بسیار زیاد بود - مناظر (جنگل، زمستان، بهار)، برگ های پاییزی، گل ها و توت های تابستانی، حیوانات و پرندگان، خزندگان و حشرات. اما همه آنها با پیچیدگی و منحصر به فرد بودن ترکیب ها، جزئیات بسیار دقیق و مواد غیر استاندارد و تکنیک هایی که جواهرساز دائماً در حال آزمایش است، متحد شده است. همانطور که خودش نوشته است:

«... من مجبور بودم به حد افراط بروم تا از همه چیزهایی که قبلاً به دست آورده بودم دست بکشم. من بی وقفه کار می کردم: طراحی، مدل سازی، انجام تحقیقات فنی و آزمایش های مختلف، همیشه مصمم به انجام کارها و خلق یک چیز کاملاً جدید هستم."

رنه لالیک. شانه مو "شلوط بلوط". خوب. 1900. کریستیز
رنه لالیک. شانه مو "Orchid Cattaleya". 1903-1904. ساتبیز
رنه لالیک. تیارا "درخت سیب". 1901-1902. موزه گلبنکیان
رنه لالیک. سنجاق و آویز با نقوش طاووس. اوایل قرن بیستم
رنه لالیک. آویز تمشک. 1902 کریستیز
رنه لالیک. آویز با زنبورها. 1899-1901. کریستیز

پس از سال 1910، رنه لالیک روی کار با شیشه تمرکز کرد و در این زمینه به ارتفاعات بی سابقه ای دست یافت. در دهه‌های بعد، گلدان‌های خارق‌العاده، لامپ‌ها، بطری‌های عطر و حتی طلسم‌های اتومبیل و تزئینات معماری او ظاهر شد که به لطف آن شهرت او تا زمان مرگ استاد در 1 مه 1945 از بین نرفت. و شرکت او از جنگ جان سالم به در برد و امروز با موفقیت وجود دارد.

جواهر ژرژ فوکت

یکی دیگر از جواهرات نمادین عصر هنر نو، ژرژ فوکو بود. او در سال 1862 در جواهرساز معروف آلفونس فوکه متولد شد که در دهه 1870 به خاطر جواهرات نئو رنسانس خود به شهرت رسید. ژرژ نزد پدرش جواهرات آموخت و در سال 1880 در شرکت جواهرات خود شروع به کار کرد. در سال 1895، آلفونس فوکه مدیریت کسب و کار را به پسرش سپرد و او با اشتیاق دست به کار شد و می خواست جان تازه ای به شرکت پدرش بدهد.

جواهرساز هنری وور درباره او نوشت: "یک کارگر خستگی ناپذیر، او مجذوب همه چیز جدید بود و جستجوی او برای الهام خستگی ناپذیر بود.".

در سال 1898 Fouquet اولین جواهرات Art Nouveau خود را معرفی کرد. خطوط منحنی حسی، لعاب های خاموش و بافت های ظریف بسیار موثر و تقریباً برابر با جواهرات رنه لالیک بودند. اما خود فوکه، برخلاف لالیک، طراح نبود و بسیاری از هنرمندان مشهور زمان خود را به کار جذب کرد. همکاری او با آلفونس ماریا موچا، هنرمندی که آثارش به نمادی زنده از عصر هنر نو تبدیل شده است، در تاریخ ماندگار شد.

جورج فوکه دستبند سارا برنارد توسط آلفونس ماریا موچا طراحی شده است. 1899. موزه آلفونس موچا در ساکای، ژاپن

آشنایی آنها به لطف سارا برنهارت اتفاق افتاد که در سال 1898 با طرحی از یک دستبند مار ساخته شده توسط آلفونس موچا به جواهرفروشی Georges Fouquet آمد. این دستبند بخشی از لباس مدیا از اجرای به همین نام بر اساس نمایشنامه کتول مندز بود که در همان سال 1898 به نمایش درآمد.

ما به شما توصیه می کنیم که بخوانید:  گل های شیشه ای پدر و پسر Blaschka - وقتی واقعیت به نظر می رسد فانتزی است
آلفونس موچا پوستر نمایش "مدآ". 1898

در پوستر Alfons Mucha، دستبند مشابهی روی دست ساری مدیا دیده می شود. احتمالاً این بازیگر آرزو داشت که یکی در زندگی خود داشته باشد و به آلفونس موچا دستور داد تا آن را طراحی کند و Fouquet را به عنوان مجری انتخاب کرد. جواهرساز به قدری مجذوب طراحی این دستبند شده بود که به آلفونس موچا پیشنهاد داد مجموعه ای از جواهرات را برای نمایشگاه جهانی 1900 پاریس بسازد. به این ترتیب مجموعه ای از گردنبندهای عجیب و غریب، سنجاق ها و دستبندهای پیچیده کورساژ متولد شدند که اگرچه ناراحت کننده و نسبتاً سنگین بودند، اما سبک منحصر به فرد آلفونس موچا را تجسم می بخشیدند و مهارت ژرژ فوکه را نشان می دادند.

جورج فوکه تزیین کرج طراحی شده توسط آلفونس موچا. 1900. وارتسکی
جورج فوکه آویز طراحی شده توسط Alfons Mucha. 1900. موزه هنر متروپولیتن، نیویورک
جورج فوکه زنجیر با آویز طراحی شده توسط Alfons Mucha. 1900

بازدیدکنندگان از نمایشگاه جواهرات تجسم یافته از پوسترهای موچا را دیدند. آنها تأثیر قوی داشتند، اما منتقدان در ارزیابی های خود تند بودند و آنها را "تزیینات عجیب با تزئینات عجیب" نامیدند. همکاری فوکه و موچا فقط چند سال به طول انجامید، اما این بود که به تغییر سبک جواهرات ژرژ فوکت کمک کرد و باعث شهرت شرکت او شد.

جورج فوکه آویز به سبک مدرن. دهه 1900 کریستی
جورج فوکه آویز به سبک مدرن. دهه 1900 کریستیز
جورج فوکه آویز به سبک مدرن. 1905 کریستیز
جورج فوکه تزیین کرج. 1901 کریستیز

فوکه علاوه بر ساخت جواهرات، مقالات و کتابهایی نوشت که در یکی از آنها اعلام کرد:

"این جواهرات مجلل نیستند که زنده می مانند، بلکه جواهراتی هستند که قیمت مواد از زیبایی آنها کمتر است - آکوامارین، آمتیست، توپاز، تورمالین. هنری که هرگز کهنه نمی شود عمر این جواهرات را طولانی می کند. آنها هرگز برای استفاده مجدد از سنگ ها جدا نمی شوند. این چیزها در درجه اول آثار هنری هستند و راهی برای سرمایه گذاری پول نیستند.

جواهر ساز هنری وور

هانری وور سومین قهرمان این داستان و یکی دیگر از استادان برجسته عصر هنر نو است. مانند فوکه، وور در آغاز قرن بیستم رئیس شرکت جواهرات خانوادگی Maison Vever بود که توسط پدربزرگش در سال 1821 تأسیس شد. هانری وور در سال 1854 به دنیا آمد و از جوانی به همراه برادرش پل، مدیریت کسب و کار خانوادگی را آموخت و همچنین طراحی، مدلینگ و طراحی تزئینی را در مدرسه هنرهای زیبای پاریس آموخت. بنابراین، زمانی که هانری و پدر پل در سال 1881 بازنشسته شدند، او جانشینان شایسته ای داشت. پل مسئول توسعه تجاری در شرکت بود، در حالی که هنری مسئول طراحی و تولید جواهرات بود. به لطف هنری وور، سبک شرکت جواهرات به تدریج از تاریخ گرایی به مدرنیته تبدیل شد.

هانری ویوی
هنری وور

در نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1900، Maison Vever دومین جایزه بزرگ را برای جواهرات نفیس Art Nouveau دریافت کرد که بهترین دستاوردهای شرکت در نظر گرفته می شود. با این حال، اگرچه جواهرات هنری وور دارای تمام ویژگی‌های سبک (تصاویر زیبای زن، گیاهان و جانوران) بودند، در مقایسه با محصولات عجیب رنه لالیک محافظه‌کارتر بودند.

تفاوت دیگر Maison Vever این بود که این شرکت عمدتاً با فلزات گرانبها و سنگ های قیمتی کار می کرد. هانری مانند همکارانش شجاعت و علاقه به آزمایشات را نداشت و خیلی کمتر به مواد ارزان قیمت متوسل می شد.

هانری وور آویز "سیلویا". 1900. موزه هنرهای تزئینی، پاریس
هانری وور آویز به سبک مدرن. 1900 کریستیز
هانری وور سنجاق سینه به سبک آرت نو. 1900

علاوه بر جواهرات، هنری وور به عنوان یک مجموعه دار حکاکی های ژاپنی و همچنین نویسنده یکی از مهمترین آثار علمی در مورد جواهرات - "جواهرات فرانسوی قرن XNUMX" مشهور شد. او در این کتاب به تفصیل پیشرفت جواهرات را از دوران کنسولگری تا عصر هنر نو شرح می دهد.

هانری وور آویز با فیگور زنانه. 1900 کریستیز
هانری وور آویز با نیمرخ زنانه. 1905 کریستیز

استاد لوسین گیلارد

و آخرین قهرمان این مقاله لوسین گیلارد خواهد بود. او امروزه بسیار کمتر از لالیک، فوکه و حتی وور شناخته می شود، اما او در هنر جواهرات آرت نوو کمتر اهمیتی ندارد. تفاوت اصلی جواهرات او جذابیت به هنر ژاپنی بود.

هنر ژاپنی یکی از منابع اصلی Art Nouveau بود، این هنر با ریتم پویا و انعطاف پذیری خطوط تزئینات گیاهی، ناقص بودن حرکت، سبکی و سبک سازی خاصی که نقوش طبیعی را به الگوهای تزئینی تبدیل می کرد، الهام بخش استادان اروپایی بود.

لوسین گیلارد در سال 1861 به دنیا آمد و مانند دو صنعتگر قبلی، کار خود را به عنوان شاگرد پدرش، نقره‌ساز ارنست گیلارد آغاز کرد. او در دوران شکل گیری خود، به تکنیک های تعقیب و حکاکی روی طلا و نقره تسلط کامل داشت، در دوره های مختلف جواهرات توسط استادان دوژاردین و سالمون شرکت کرد و در نهایت از پدرش پیشی گرفت. در سال 1892، ارنست گیلارد کارگاه خود را به پسرش داد.

ما به شما توصیه می کنیم که بخوانید:  روند فصل: جواهرات "دمیده"

لوسین گیلارد در ابتدای کار خود به آلیاژها و لاک های ژاپنی علاقه مند شد که در فرانسه مورد استفاده قرار نمی گرفتند، اما به قدری لذت بخش بودند که هم معاصران و هم نسل های آینده پژوهشگران آثار او را شگفت زده کردند.

جواهرساز هنری وور در مورد او چنین صحبت کرد: «گیلارد که عاشق حرفه‌اش بود، یک محقق خستگی‌ناپذیر که با کارش مسحور شد، با اشتیاق تمام جنبه‌های فنی پیچیده جواهرات، مانند آلیاژهای جواهرات، تذهیب، پتینه کاری و گرفتن نتایج عالی را درک کرد.»

لوسین گیلارد. گیره مو با سنجاقک. 1900
لوسین گیلارد. گیره مو با سنجاقک. 1900

همانند سایر جواهرسازان ذکر شده در بالا، سال 1900 برای لوسین گیلارد اهمیت زیادی داشت. در آن سال، چندین رویداد در زندگی او به طور همزمان اتفاق افتاد - او یک ساختمان جدید به دست آورد، استادان ژاپنی را به کار دعوت کرد، به او کمک کرد تا پیچیدگی های هنر ملی را درک کند و البته در نمایشگاه جهانی پاریس شرکت کرد، جایی که او جایزه دریافت کرد. جایزه بزرگ، و علاوه بر این، او با آخرین آثار رنه لالیک، که او را الهام بخش خود می نامید، آشنا شد.

این دو استاد یک ویژگی مشترک داشتند - آنها هر دو تکنیک های جدیدی را اختراع کردند و سعی کردند شخصیت خاصی به آثار خود بدهند. اما چیزی که گیلارد را از لالیک متمایز می‌کرد، جذابیت او به هنر ژاپنی و تکنیک‌های ژاپنی بود که به لطف آن آثار گیلارد از نظر رنگ و ترکیب محدودتر بودند.

لوسین گیلارد. گردنبند شاخه پیچک. 1900 کریستیز

یکی از بهترین کارهای Gaillard دستبند Apple Branch است. این جواهرساز موفق شد اثری بسیار جالب و حتی منحصر به فرد خلق کند. در هر یک از عناصر دستبند، ما یک تصویر اتاقی مستقل و هماهنگ از گل ها روی شاخه ها را می بینیم، در حالی که همه عناصر در یک ترکیب واحد و به همان اندازه یکپارچه ترکیب شده اند. این اصل اصلی نقوش ژاپنی است که گیلارد از آن پیروی می کند - یک ساختار ریتمیک هماهنگ از همه عناصر ترکیبی.

لوسین گیلارد. دستبند "شاخه سیب". حدود 1900. مجموعه خصوصی

تاج گل داودی اشاره دیگری به نقوش ژاپنی توسط گیلارد است. استاد با پیروی از اصول به تصویر کشیدن گل داودی در حکاکی های ژاپنی، آزادانه دو گل ترتیب می دهد. گیلارد در این کار از شاخ استفاده کرد که به تدریج لایه ها را از آن جدا کرد. با انجام این کار، او به شفافیت رسید که در برابر آن گلبرگ های گل برازنده شروع به حجیم شدن کردند. بر حجم و عقیق های آبی شیری که در هسته گل های داوودی منبت کاری شده اند تاکید کنید.

لوسین گیارد. شانه "گل داودی". 1904. موزه اورسی، پاریس
لوسین گیلارد. شانه "گل داودی". 1904. موزه اورسی، پاریس

جالب نیست یک سنجاق سر بزرگ از موزه آمستردام Rijksmuseum است که روی آن گیلارد دو سنجاقک را در حال مبارزه بر سر یک سیترین بزرگ به تصویر کشیده است. موتیف طبیعی بسیار طبیعی، پویا و رسا است. جواهرساز این دکوراسیون را با اصالت واقع گرایانه بسیار اجرا کرد و فورا حرکت سریع حشرات را نشان داد.

گیلارد نیز در این جواهر، مواد گرانبها و نیمه قیمتی را جسورانه ترکیب می کند: بال های حشرات از شاخ شفاف ساخته شده و با زمرد تزئین شده است. نوک بال ها با مینا پوشیده شده است که با پراکندگی الماس های کوچک قاب شده است. بدن سنجاقک از طلا ساخته شده و با نوارهایی از مینای سبز تیره و آبی تزئین شده است.

لوسین گیلارد. سنجاق سر با سنجاقک. 1904. Rijksmuseum، آمستردام

در سال 1902، چندین اثر از لوسین گیلارد در نمایشگاهی در گلاسکو ارائه شد و به قدری موفقیت آمیز بود که پس از آن دولت فرانسه نشان لژیون افتخار را به او اعطا کرد. از آن لحظه به بعد، گیلارد به یکی از مشهورترین جواهرات فرانسوی عصر هنر نو تبدیل شد، اما پس از سال 1910 فعالیت خلاقانه او شروع به محو شدن کرد تا سرانجام در سال 1925 به پایان رسید.

هر یک از قهرمانان این مقاله سبک منحصر به فرد خود و رویکرد خاص خود را برای ایجاد جواهرات داشتند، اما همه آنها با میل به ایجاد نه تنها جواهرات گرانبها، بلکه چیزهای واقعاً هنری، با استفاده از سنگ های قیمتی و فلزات برای آنها متحد شدند. موادی که در جواهرات با ارزش تلقی نمی شوند. ایده های اولیه این استادان بزرگ، فلزات و سنگ های نیمه قیمتی را به آثار هنری واقعی تبدیل کردند و خود برای همیشه در تاریخ جهان ثبت شدند.

منبع