آلماز اورلوف: اسرار و افسانه ها ، اسرار مبدا

گرانبها و نیمه قیمتی

الماس اورلوف بزرگترین الماس با رنگ مایل به سبز در نظر گرفته می شود. لازم به ذکر است که دو الماس افسانه ای شناخته شده است ، اولی در حال حاضر به صندوق الماس روسیه تعلق دارد و دیگری مشهور عرفانی است. الماس ها دائماً در معرض سردرگمی قرار می گیرند ، اگرچه نسخه های مختلفی از منشا خود دارند.

الماس اورلوف در دوران باستان به عنوان تزیین یک مجسمه در معبد بودا بود. یک سرباز انگلیسی متوجه یک الماس بزرگ شد ، او تصمیم گرفت که گوهر را بدزدد ، و به عنوان یک تازه کار شروع به آمدن به مکان مقدس کرد.

این سرباز اعتماد روحانیون را جلب کرد و یک روز عصر در شرایط بد آب و هوایی سنگی بی بها دزدید. این سرباز سعی کرد سنگ های قیمتی دیگری را در مکان مقدس پیدا کند ، اما موفق به این کار نشد. دزد بسیار از قرار گرفتن در معرض ترسیده بود ، بنابراین به سرعت معبد را ترک کرد. به زودی او این ماده معدنی را با هزینه ناچیزی فروخت و ماجرا را فراموش کرد.

برای مدت طولانی چیزی در مورد الماس اورلوف شنیده نمی شد ، اما سپس به سلسله مغول منتقل شد. وزن این سنگ بیش از 300 قیراط بود و آن را به یک جواهرفروش که الماس را به یک الماس بی ارزش تبدیل کرد ، اهدا کردند.

در هنگام کار برش و جواهرات این الماس به نصف بریده شد که باعث عصبانیت صاحب سنگ شد. او از پرداخت هزینه کار خودداری کرد و به دلیل خسارتی که به وی وارد شد ، تمام دارایی خود را از استاد گرفت.

متعاقباً صاحب کریستال درگذشت و سرانجام به طریقی ناشناخته نزد شورشیان درآمد. سپس یک تاجر سنگ را خرید. او از شکوه الماس شوکه شد ، او تمام پول آن را داد و سپس آن را برای نگهداری در یک بانک آمستردام قرار داد. تا زمان مرگ مالک ، این کریستال را در یک بانک نگهداری کردند و سپس داماد تاجر تصمیم به فروش این گوهر گرفت. کنت اورلوف آن را بدون تردید خریداری کرد.

ما به شما توصیه می کنیم که بخوانید:  سنگ کلینوکلر (سرافینیت) - توضیحات، انواع و خواص

تعداد اورلوف

برای مدتی شمارش در میان برگزیدگان کاترین دوم بود ، او کاملاً علاقه سلطان را به جواهرات می دانست. او تصمیم گرفت سنگ را به عنوان هدیه به زن بزرگی که ظاهر خارق العاده الماس را تحسین می کند و سفارش ساخت زیور آلات عصایی از آن را بدهد.

بنابراین این گوهر نام خود را به همین نام تحمل کرد ، از این پس فقط الماس اورلوف نامیده می شد.

این ماده معدنی دیگر هرگز فرآوری نشده ، قرنها ظاهر خود را حفظ کرده است. امروز این تزیین صندوق الماس روسیه است.

محل سکونت 

اطلاعات تاریخی در مورد الماس بسیار گیج کننده است. کریستال توانسته است از بسیاری از سفرها جان سالم به در ببرد ، اما مستند نیست. امروز ، کلکسیونرها آرزو دارند که یک الماس را در مجموعه های خود بدست آورند ، زیرا ارزش آن واقعاً متعالی است.

تعیین مقدار واقعی الماس اورلوف غیرممکن است ، زیرا هیچ کس نمی تواند تاریخ پیدایش الماس را به طور دقیق تعیین کند. اعتقاد بر این است که این الماس در اواخر قرن 400 و اوایل قرن 180 در هند پیدا شده است. این بزرگترین و خالص ترین گوهرهای گرانبها است. بزرگترین ماده معدنی با وزن 194,8 قیراط با XNUMX وجه تبدیل به گل رز باشکوه شده است. این سنگ در حین پردازش نیمی از وزن خود را از دست داد اما اکنون وزن آن XNUMX قیراط است.

این روش برش به شکل گل رز عملا در هیچ کجا یافت نمی شود. اورلوف با چنین پردازشی بزرگترین در جهان است. الماس کاملاً خالص است ، رنگ آن مایل به سبز مایل به سبز است.

افسانه هایی درباره الماس سیاه اورلوف

افسانه های زیادی در مورد الماس سیاه اورلوف وجود دارد ، همه آنها عرفان و رمز و راز را حفظ می کنند. این ماده معدنی هیچ ارتباطی با Count Orlov ندارد ، اما شهرت منفی برای خود به ارمغان آورد و بسیاری از مردم را نابود کرد:

  1. در معبد بودا ، یک الماس سیاه تندیس یک خدای بزرگ را تزئین کرد. در گرمای گرم تابستان ، یک راهب ناشناس دزدکی به معبد رفت و سنگ را دزدید و سپس بدون هیچ اثری ناپدید شد. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که داستان در واقعیت اتفاق افتاده است ، اما سنگ بدون هیچ اثری ناپدید شد.
  2. آنها مدتها تلاش کردند این گوهر را پیدا کنند ، اما نتیجه ای نداشت ، و سپس به طور تصادفی آن را کشف کردند.
  3. تاریخ این افسانه را حفظ می کند که الماس سیاه اورلوف شاهزاده خانم ناتالیا اورلووا را کشته است. با این حال ، مورخان نتوانسته اند شواهدی از وجود این زن مرموز پیدا کنند. یکبار شاهزاده خانم ارث بزرگی از شوهر فقید خود دریافت کرد که شامل یک الماس مرموز بود. شاهزاده خانم بعدا خودکشی کرد.
  4. همچنین مشخص شد که دو شاهزاده خانم روسی تصمیم گرفتند زندگی خود را بدون هیچ مشکلی مشهود از بین ببرند. اقوام نمی فهمیدند که چرا این اتفاق افتاده است ، زیرا زنان دلیلی برای پایان دادن به وجود زمینی خود ندارند. با این حال ، بعدا ، دفترچه خاطرات پرنسس ها کشف شد که در آن وقایع بسیار عجیبی شرح داده شده بود. زنان به آرامی ذهن خود را از دست دادند ، نتوانستند واقعیت را از داستان تشخیص دهند و الماس سیاه را مقصر این امر دانستند.
  5. الماس سیاه مردم را به خود جذب کرد ، تأثیر ویژه ای بر روی آنها داشت. او صاحبان وسواس و افکار عجیبی را در نظر گرفت ، هیچ کس نتوانست چشم از الماس بردارد. این کریستال در روح و روان افراد تأثیرگذار بود ، آنها برای همه چیز آماده بودند تا صاحبان جواهر شوند.
  6. جواهری که بلور سیاه کار می کرد ، تمام پس انداز و دارایی خود را از دست داد و کار سختی را آغاز کرد. استاد توجه خود را به هر آنچه اتفاق می افتاد متوقف کرد ، او به هیچ چیز علاقه مند نبود ، در نتیجه ، هنگامی که الماس آماده شد ، جواهر ذهن خود را از دست داد.
  7. متخصصان باطنی مطمئن هستند که تمام الماس های با منشأ طبیعی انرژی نیرومندی را ذخیره می کنند که تأثیر زیادی روی انسان دارد. الماس دارای قدرت عرفانی است ، بنابراین باید در برخورد با آنها مراقب باشید.
ما به شما توصیه می کنیم که بخوانید:  Leucosapphire: چرا با الماس مقایسه می شود ، ویژگی های آن ، حقایق جالب است

الماس سیاه Orlov

الماس سیاه دارای انرژی خاص و بسیار قدرتمندی هستند. پردازش آنها دشوار است.

جالب است بدانید

الماس سیاه اورلوف عرفانی قلمداد می شود زیرا جان بسیاری را گرفت. دلیل این امر در این واقعیت نهفته است که وی مجبور شد دائما صاحبان خود را تغییر دهد ، زیرا او تمام انرژی را از آنها گرفت. هیچ کس نتوانست این مورد جادویی را مقهور خود کند.

شایعات زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه یک الماس سیاه از روسیه به آمریکا رفته است. او به طور مداوم صاحبان خود را تغییر می داد ، بنابراین نمی توان گفت که در واقع دقیقاً به چه کسی تعلق داشته است. فروشندگان هرگز دلیل فروش گوهر را فاش نکردند ، آنها آن را با اطمینان بیشتر حفظ کردند. بنابراین ، دشوار است بگوییم که چند نفر توسط یک ماده جادویی کشته شدند. معروف است که الماس سیاه اورلوف اکنون در آمریکا است. مالک سعی کرد آن را در حراجی بفروشد ، اما نام واقعی سنگ را پنهان کرد.

داستان الماس شاهنشاه بزرگ حامل عشق و امیدهای غیرقابل تحقق است. خوب ، تاریخچه الماس سیاه بر اساس امکانات عرفانی سنگ بنا شده است. آیا می توان رمز و راز این الماس ها را حل کرد؟

منبع